آتــریـسـاآتــریـسـا، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 26 روز سن داره
مامان مهسـامامان مهسـا39 سالگیت مبارک
بابا مرتضـیبابا مرتضـی، تا این لحظه: 41 سال و 11 ماه و 25 روز سن داره

روزای دوسـت داشـتـنــی آتــریـســا جـون

آتریسا مادری نمونه ...

1392/12/12 0:45
1,735 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به دوستای گلم امیدوارم همتون خوب و خوش باشید و از اینکه نزدیک عیده و یه خونه تکونی

اساسی دارین بهتون خسته نباشید میگم ماچ قلب

 

اینم از روزای مادرانه آتریسا ...

 

 

آتریسا جونم تو قبلا اصلا از بچه کوچیکا خوشت نمی اومد با اینکه خودت کوچیک بودی اصلا با هم

 

سنای خودت هم بازی نمیکردی و تحویلشون نمیگرفتی اما جدیدنا رفتی تو نخ بچه های کوچیکتر از

 

خودت برای همینه که الان با ابوالفضل و امیر علی و ثنا و آیناز و ستایش بازی میکنی ... جدیدنا هم

 

به مامانت میگی که برام یه آبجی یا یه داداشی بیار اما مامانت میگه بذار اول تو رو بزرگ کنم

 

و به یکی دیگه احتیاج ندارم نیشخند

 

 

برای همین چون مامانت جوابت کرد خاله سارا میخواد برات یه داداشی بیاره و تو هم خیلی ذوق

 

داری همش عروسکا رو تکون میدی که بخوابن براشون لالایی میخونی و همش میگی میشه ایلیا

 

دنیا اومد بذارمش روی پام بخوابونمش ، حالا هم داری برای خوابوندن نوزاد تمرین میکنی و تو خونه 

 

کسی حق حرف زدن نداره ، همه رو دعوا میکنی و میگی ساکت باشین الانه که بچه هام بیدار

 

بشن بعدشم به زور یه عروسکو میاری میذاری تو بغل من و میگی که این بچه توئه بگیر و بخوابونش

 

منم همش حرص میخورم از دست اینکارت چون اصلا حوصله ی خوابوندن بچه ها رو ندارم مخصوصا 

 

اینکه الکی بخوام نقش بازی کنم هر وقت هم که میگم بچم خوابید تو الکی صدای گریه در میاری 

 

و میگی که بچت بیدار شد برو بخوابونش و خلاصه اینکه ماجرا دوباره شروع میشه ... گریه نیشخند گریه

 

 

برای اینکه ایلیا هم خاطراتش مثل تو ثبت بشه از الان برای اون هم وبلاگ زدم قلب

 

از الان منتظر می مونیم تا اردیبهشت که روز موعود و دیدن ایلیا برسه خیال باطل

 

 

اسم عروسکاتو هم مینویسم که بعدا یادت بمونه ، به ترتیب از سمت راست :

 

عرشیا جون ، آیناز خانم گل و آقا آرتین دوست داشتنی نیشخند نیشخند

 

ا

ا

 ا

پسندها (1)

نظرات (14)